کد مطلب:122829 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:260

وصیت امام حسن
امام حسن به برادرش سالار شهیدان امام حسین چنین وصیت كرد:

«این وصیتی است كه حسن بن علی به برادرش حسین می كند. وصیت او این است كه به یگانگی خداوند یكتا گواهی می دهد و بر آستانش آنگونه كه سزاست، سر بندگی می ساید... هركس فرمانبر خدا باشد، راه درست را یافته، و هركس نافرمانی او را كند به گمراهی افتاده است و هركس به سوی او بازگردد، از گمراهی رسته است.

ای حسین! من تو را درباره ی بازماندگان و فرزندان و خاندانم سفارش می كنم. اشتباهات آنها را با بزرگ منشی ببخش و كارهای نیكشان را بپذیر و جانشین من و پدری مهربان برای آنان باش.

مرا در كنار آرامگاه جدم رسول الله به خاك بسپار، زیرا كه من سزاوارترین فرد برای دفن در كنار پیامبر خدا هستم؛ اما اگر ترا از این كار بازداشتند، ترا به خدا و مقامی كه در نزد او و پیوندی كه با پیغمبر داری، سوگند می دهم كه مبادا به خاطر من قطره ی خونی ریخته شود، تا آنكه پیامبر خدا را ملاقات كنیم و او را نسبت به رفتاری كه مردم با ما كردند، باخبر سازیم.» [1] .



[ صفحه 275]



پس از درگذشت امام، زنان بنی هاشم در سوگ او یك ماه به نوحه و عزا پرداختند. امام باقر علیه السلام در این باره فرمود: «هنگام درگذشت امام مجتبی، مردم عزاداری برپا كردند و شهر به صورت تعطیل درآمد.» [2] .

بعد از وفات امام حسن، حضرت امام حسین، جنازه را غسل داده و كفن كرد و آن را بر دوش گرفته به سوی قبر رسول خدا برد، در حالی كه بنی هاشم و شیعیان گریه كنان آن بزرگوار را همراهی می كردند. كوتاه زمانی نگذشت كه مروان و دیگر افراد بنی امیه سر رسیدند و در حالی كه اسلحه به دست داشتند، جلوی جمعیت را گرفتند و آماده ی زد و خورد شدند. «عایشه» نیز در حالی كه سوار بر اسبی بود، سر رسید و فریاد زد: «من چگونه می توانم تاب بیاورم، در حالی كه شما می خواهید كسی را به خانه ی من داخل كنید كه من دوستش ندارم!»

مروان نیز جرأت یافت و گفت: «آیا سزاوار است عثمان در نقطه ای دور و پرت به گور سپرده شود و حسن بن علی در كنار پیامبر خدا دفن گردد؟ هرگز چنین نخواهد شد و من با شمشیر برهنه حمله خواهم كرد.» [3] .

آشوب بالا گرفت و نزدیك بود مردم مدینه به جان یكدیگر بیفتند. در این هنگام امام حسین فرمود: «به خدا قسم اگر برادرم از من پیمان نگرفته بود كه در پای جنازه اش خونی ریخته نشود، به شما شمشیرزدن را نشان می دادم. شما همان كسانی هستید كه پیمانهایتان را درباره ی ما شكستید و به قولهایی كه به ما داده بودید، عمل نكردید.» [4] .

ابن عباس در چنین وضع خطرناكی به سراغ مروان رفت و گفت: «ما دیگر قصد نداریم كه پسرعموی خود را در كنار جدش دفن كنیم، بلكه پس از تجدید دیدار او با مزار رسول خدا وی را به بقیع خواهیم برد تا در كنار مادربزرگش فاطمه ی بنت اسد - مادر حضرت علی علیه السلام - به خاك سپرده شود.»

بدین ترتیب جسد مطهر نواده ی بزرگ رسول اكرم از كنار مزار جدش به سوی



[ صفحه 276]



قبرستان بقیع حركت داده شد و درآنجا كه اكنون مدفن و حرم چهار امام است، به خاك سپرده شد. [5] .



[ صفحه 277]




[1] علامه سيد محسن امين - در آستان اهلبيت - ص 95.

[2] مدرك بالا - به نقل از مستدرك حاكم نيشابوري.

[3] مدرك بالا.

[4] مدرك بالا - ص 96.

[5] مدرك بالا - ص 97.